برای اولین بار برای خودم

بابا اب داد  بابا امد  بابا نان داد  ان مرد با اسب امد دعای ندبه برای امام زمان برای مهدی فاطمه دعا کنید این جمعه بیاد   به من حق بده گیجم و گنگم حالم خوش نیست یه سری ادم ظالم اطلاعات غلط توی مخم می چوپونن نمی دونم به کی مرگ بگم نمی دونم کی ظالمه نمی دونم ازادم یا یه اسیر بد بخت به هیچ کس اعتماد ندارم دلم گرفته از دین پرست های شکم گنده که از شکم های برامده شون معلمومه چند تا جوون رو چیز خور کردن از ظالم های مو بور خارجی  که جنگ درست می کنن روانی سر د گرم تند شیرین خودی نا خودی نمی شناسن از مردم بیچاره ا ی که مثل توپ بیس بال تو دستای این  تخم مرغای گندیده ی خارجی و درونی پرتاب می شن و چیزی جز زخم تو قلبشون نیست از زن که مظلوم ترین دنیاست چرا برات حکایت می کنم تو که از من بیشتر خبر داری به من یه نشونه بده دارم بی دین و بی باور می شم تو که منجی هستی نجاتم بده چرا خجالت بکشم بذار اینایی که این رو می خونن بدونن من خدا و بابام رو گم کردم دنیا عزیزترین هامو به من پس بده می خوام گریه کنم ای کاش بهم بگن بابات همین چند دقیقه بیش از این جا رد شد بابا دوستت دارم  برام دعا کن که خودمو گم نکنم با خودم بدجوری قهرم من ادم بدی هستم

اتشفشان زیر باروتم دشمن هر چی دا عشم

با من حرف نزن نه نمی خوام دنیا رو خوب بینم کدوم  دنیای بدون جنگ پر از صلح دروغه تقصیر توئه من که سرم تو کار خودم بود تو اومدی گفتی دنیا بهتر از این هست دنیایی که ظالم توی اون جایی نداره وااای خدایا الان بورس بورس ظالماست دنیایی که کسی به خاطر عقیده اش ادم نمی کشه الان بین خون جاریه دنیایی که بچه سه ساله تو ساحل ش غرق می شه می خوام داد بکشم جلوی نفسم رو نگیرم  چرا به کدوم گناه اقایون داعش بشمارین چند تا ادم کشتین ازتون متنفرم از حکومتون خداتون نه اگه حضرت محمد دینش این جوری بود که الان هیج کس مسلمون نبود سلمان مسیحی می شد اه حالم خوب نیست اتشفشان زیر باروتم  داعش من نمی دونم نماز صبح چند رکعته بیا من بکش چون اون قدر گرم خدا می شی گاهی   یادت می ره اصلا مگه شما خدایین اهای تویی که گفتی دنیای خوب هست صبرم لبریز شده خسته ام تو  هم اگه این فیلم رو می دیدی حالت دست کمی از حال من نداشت چه جوری این بچه 3ساله یه عمر با غم از دست دادن پدر و مادرش کنار بیاد نه تنها این بچه بچه هایی که شما قاتلا یتیمشون کردین از شما و اونایی که ازتون حمایت می کنن از همتون بیزارم   مخاطب خاصم باهات قهرم با خودم قهرم نه می دونم تو تو عذابی با من حرف بزن اره بدم تو همش با خوبایی مگه بابایی گناه من چیه بذار باور کنم که تو منجی جهانی . نجاتمون از شر همه ی این ظالمای ریا کار و خون خوار هر جایی نجاتمون می دی

وخدایی که در همین نزدیکی ایست ولی شرمنده

همه   چی ارومه من چه قدر خوشبختم اما می دونی من یه روز یه انحراف شعری توش بوجود اوردم دست خودم نبود ترسیده بودم همه جا تاریک بود و من به خاطر این که ارمش خاطر بیشتری داشته باشم زدم زیر اواز همه جا تاریکه من چه قدر بدبختم خب بایدم بخندی خودت که توی این موقعیت نبودی من ادم ترسویی نیستم اما این کاری که می خواستم بکنم دل شیر می خواست توی همین همه جا تاریک باید از پله ها بالا می رفتم البته یه نوری خیلی ملیحی از پنجره روی پله ها بازتاب داشت کورکورمال از پله ها بالا رفتم برای پیدا کردن دست کلیدم روی زمین دست کشیدم چه قدر دلم برای دوستم که  نابینا بود می سوخت اما اون توی از این تاریکی بدتر راهش رو پیدا می کرد ولی همیشه می گفت نمی دونم چه حکمتیه برای پایین اومدن از پله ها دلم می لرزه احساس سقوط می کنم برای بالا رفتن از همون پله احساس سربلندی ...دست کلید پیدا نشد مجبور شدم که از پله ها پایین بیام من هم انگار همون حسی رو داشتم که دوستم داشت   وقتی از پله ها سرم خوردم افتادم زمین هری دلم ریخت گفتم نکنه حکایت دنیا ی ما هم همین پله اس همه یما تو ی یه تاریکی محض باشیم همش به جای این که از پله بالا بریم از پله پایین بیایم زمین خوردن که پیش کش لنگ بر زمین لنگ بر هوا نشیم انشا الله چون  باید برای پایین اومدن پشت کنیم به نور ی که از پنجره ی خدا می یاد برای با لا رفتن همه ی این نور ما رو د ر اغوش می کشه بابای خوبم سلام صبحت  به خیر توی این تاریکی ها دعامون کن خیلی زخمی و پر دردیم   ترسیدیم لرزیدیم دل تنگ نور خدایم بی خود نیست این بیت سعدی شیرین سخن ورد زبون مرغ سحرخانوم شده کرم بین و لطف پروردگار  گنه بنده کرده است و او شرمسار بابایی از طرف من از خدا تشکر کن که حتی با این پایین اومدنا دلش بیش ماست     یواشکی مرحم روی زخم می ذاره 

 

فقط برای دوستان مسیحی ام

عکس نوشته های تامل برانگیز باورکردنی

از برتراندراسل تا ما می دانیم که...