صدای تنهایی
باز تنها یه گوشه نشستم تا ببینم کی اول ازهمه سراغ منو می گیره اما همه سرگرم خودشون بودن اصلا عدم حضورمن برای هیچ کس مهم نبودقبل ترها باخودم می گفتم اگه یه روز نباشم جای خالی من پیش اونها پر نمی شه اما نه تنهاپرشده بود بلکه پچ پچ های یواشکیشون پشت سر من شروع شد یکی هم نبود بگه اخه بچه ها اون دوستمونه این حرفا چیه که پشت سرش می گین خوبه تنها بودن خیلی چیزا رو ثابت می کنه تنهایی دوست خوبی برای منه چون کم حرفه به من مهلت می ده تا خودمو بشناسم تابفهمم میزان محبت ومعرفت دیگران به من چند درصده ولی ما ادما تنها افریده نشدیم اگه این جوری بود ادم و حوا جفت یگدیگر نبودند شاید یه نیاز همه ی ما رو دور هم جمع کرده نیاز ما به باهم بودن نیازما به همراه وهمدل بودن .یه دست صدا نداره باید همه دستای ادما باشه تا ما با هم شاد باشیم تا کره زمین به یه جایی برای جنگ علیه انسانیت نباشه اخ چی می شد یه روز همه مون رفتگر می شدیم برای کوچه هایی که خیلی وقته پر از برگ های پاییزی تنهایی ادمایی شده که ما به اونا می گیم بی مصرف اگه بی مصرف بودن که خدا اونا رو نمی افرید جرم اونا فقط اینه که کم حرفن بلد نیستن که مثل ما باشن شاید راهشون با ماجدا باشه اما ما باهم اومدیم با هم از این دنیا می بریم ای کاش می شد که صبح به همه ادمایی که می بینم سلام بدم می خوام پرستار دل هایی باشم که دلشون از سیاست کثیف پیشرفت ها وموفقیت های ابر قدرت ها ی پوشالی گرفته دوس داشتم سقف خانه ی ارزوکودکانی باشم که به خاطر جنگ باید دست از ارزو ها بکشن نه من نمی تو نم دنیا خدارو بدون ارزو ها وبادبادک بچه ها ببینم خدایا دیگه برفی پیدا نمی کنم که سرم رو زیرش کنم و ظلم وستم ها یی که علیه مردمی که تنها از حقشان دفاع می کنند را نبینم خدایا به کدامین ایه مبارزه در برابرظلم سزایش توپ و تفنگه دوست دارم نخ بادبادک کودکی یم رو بگیرم تا شجاعانه در اسمان ابی و ازاد تو حرف بزنم فارغ از سنگینی نگاه ادما وسربازهای سیاه پوش ظلم .خدایا میشه بگی منجی ایت کجاس تا مجنون بیابون ها بشم تا بینمش و برای چشمان قرمزش مرحمی ببرم و زانو بزنم و بگم دنیا از فراغش سیاه شده کودکان مانند پرنده هایی شدن که تیر خودخواهی ادم ها ان ها را از حق پرواز در اسمون زندگی محروم کرده تابگم جوانی حدیث جوانی را در اسفالت که گلگون از خونش شده بود درواپسین دم نوشت یا در کنج زندان اواز بلبلکان عاشق در وصف گل ازادی وعدالت هم چون داغی در دل سوخته شون شد .خدایا لازم نیست تا بگم چون منجی خودش بهتر می دونه که حضرت فاطمه داغ دار حیا وحجاب از دست رفته بعضی از دختران شیعه شده خدایا روم نمی شه ولی میشه به قهرمان بگی اروم تر بر سرچاه گریه کنه این رو من نمیگم بلکه این رو همراهان انگشت شمار قهرمان می گن که دلشون ازصدای گریه وتنهایی قهرمان به درد می یاد هنوز یه دستمون کمه برای مشت زدن به دیوار ظلم برای ظهورش صلوات..............
- ۹۴/۰۱/۲۷