/ پدر مرا پدرانه بخوان /

این است فریاد ما، این است آرزوی ما، صلح در تمام دنیا.

/ پدر مرا پدرانه بخوان /

این است فریاد ما، این است آرزوی ما، صلح در تمام دنیا.

/ پدر مرا پدرانه بخوان /

سلام بازدیده کننده ی عزیز این نویسنده دیگه نمی نویسه یه جورایی به قول خواجه امیری سلام اخر امروز 18مرداد 95اخرین روزه برام سخته دارم با یه ادم خداحافظی می کنم چون که باید برم نپرسین چرا باید رفت دیگه دلیل نمی خواد این وب سر به اینترنتی منه من که ولش کردم شما با خوندنش به نویسنده اش لطف می کنین به وبی که می تونست 5 ساله بشه ولی الان 482 روز عمر داره در اینده رو نمی دونم خودم همیشه از این وبای خاک خورده می ترسیدم دنیا گوش شنوایی داره عقده ایی هم هست از هر چی ترسیدم سرم اورد خواهشی دارم بقیه مطالب رو هم بخونین نذارین این وب بیشتر از ا ین خاک بخوره وبی که شاید صاحبش برای همیشه فراموشش کنه با این وب در یک کلام تنهایی هامو شادی هامو دوست داشتن هامو سهیم شدم این وب مثل یه دوست باهام بود وقتی که ادما سال 94 همه یه جورایی پرتم کرده بودن دور :):) گاهی انسان بودن گناه بزرگیست. اکنون که میدانم بخاطر کمک کردن به کودکی بیگناه که بازیچه جنگ و خشونت شده است فردا قبل از طلوع آفتاب مرا بدستان خداوند می سپارند. میدانم که انسانیت هرگز نمیمیرد ولی بدانید که گاهی انسانیت گناه بزرگیست:):)

اتیش تو که از فاطمه بریده بودی....

دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۳۸ ق.ظ

 دستای کوچیکش رو گرفتم و بهش گفتم می دونی معنی اسمت چیه ازم یه گل یاس خواست بهش دادم  بهم گفت فاطمه یعنی بریده از اتش باباش رو که دید سمتش دوید  گل داد بهش و گفت بابا این از طرف مامانه  سبد گل از دستام افتاد انگاری بچه هنوز باورش نشده اخه این بچه تازه مادرش رو از دست داده اقای حسینی بعد از رفتن همسرش خیلی شکسته شده بگم ده سال دروغ نگفتم وختی که زنش مرد از خونه ش ناله دختر پنج ساله اش توی کوچه پچید در خونهشون باز بودخودش جلوی در نشسته بود دخترش مادرش رو بغل کرده بود وجیغ می کشید   می گفت بابایی چرا مامان این قدر سرده   مرد درمونده دستش روی قلبش بود و  زیر لب می گفت اخ قلبم  یک هفته است که این خونه سیاه پوشه حالا اقای حسینی و دخترش هم سیاه پوش مادر خونه ان و هم سیاه پوش خانوم فاطمه زهرا  این بچه رو که می بینم کل غمای دنیا   توی دلم می شینه اول این که یاد اور حضرت زینبه لابد حضرت زینب هم مثل این دختر غم زده مادرش رو بغل کرده  و گفته چرا بابا مامان این قدر سرده دوم این که اسم خانوم فاطمه زهرا  مگه بریده شده از اتش نبود چرا توی اتیش بال بال زدن و  به شهادت رسیدن سوم حال حضرت علی به عنوان یه مرد عاشق بعد از تکیه گاه زندگیش شبیه چیه اقای حسینی رو که می بینم تازه یه گوشه از این غم رو درک می کنم این روزا بخوایم بهش امید بدیم می گیم داغ علی بیشتره یا داغ تو این جور موقع ها  یه بغض مظلومانه ای داره و می گه داغ علی چون داغ دار دلبند شش ماهه ش محسن هم هست دست خبیر گشای علی بعد از شهادت فاطمه برای تلافی بسته اس 

  • ۹۴/۱۲/۲۴
  • جوون مرد ...