افسانه ی هزار درنا به حقیقت پیوست
دوست داشتم نویسم حتی به ضرب کتک چون خیلی درد اوره این مجسمه رو می بینی اشتباه نکن من نیستم اون قدر ها هم مهم نشدم که مجسمه م رو بسازن مجسمه ی اصلا بذار مستقیما نرم سر اصل مطلب فعلا پیش مقدمه بفرما گاهی با یک امید با این که می دونی به هیچ جا نمی رسه دنیا رو تکون می دی مثلا نوشتن جمله ها ی تامل بر انگیز روی تخته ی سفید داداشت با این که می دونی هیچ وخت اونو نمی خونه یا براش مسخره اس حرف زدن در مورد مثبت اندیشی با کی ادمای منفی بافی که روانشانس های بزرگ دنیا از یک دندگیشون خودکار حیرت می مکن چه برسه به تو خیلی حد و حدودا رو رعایت می کنی ولی بعضی ادما زیر ابی که نه زیر اتمی می رن به هر حال شما که الگو ی من باشی ادامه می دی چرا چون که می دونی دنیا تغییر می کنه ادماش هم نه صد در صد ولی 28 درصد چرا تو وظیفه ات رو انجام می دی شاید یکی اون پشت و مشتا خدمت مقدس انسانیت رو ببینه یا یه گوشه قلبش برای تحول برنامه ریزی کنه مگه نمی گیم خدا می دونه پس ادامه بده حالا ایشون متاسفانه در قید حیات نیستند و اسم شریفشون ساداکو ساساکی ایست در جنگ جهانی دوم تحت تاثر اشعه ی ایکس قرار می گیرن در حالی که فقط دو سال بیشتر نداشتن و با یه مریضی نا علاج بزرگ می شن تا این این که یه دوست براشون تعریف می کنه که اگه هزارتا درنای کاغذی بسازن ارزو شون بر اورده می شه و بیماریشون معالجه می شه جالبه که بدونی درنا نماد خوشبختی و خوش یمنیه ولی به هر حال هیچ کاغذی نمی تونه یه بیماری مثل سرطان خون رو معالجه کنه ولی ساداکو ساساکی در زمان حیاتشون 644تا درنا می سازن ولی هیچ وخت این عدد به 1000 تا نمی رسه 356 تای باقی مونده رو دوستاشون درست می کنن و می دونی سرنوشت در ناهای ساداکو ساساکی
چی شد همونی که من با شنیندنش گفتم امید واهی ولی این درنا ها شدن نماد صلح بین اللملی و
ساداکو ساساکی به نماینده ی حقوق بشر شد ..><.. سر طان خیلی سخته
ساداکو ساساکی نه سیگاری بود نه فست خورده بود نه بمب هسته ایی ساخته بود فقط دوسال داشت که در معرض همچین ظلمی قرار گرفت
- ۹۵/۰۴/۲۸