بال ندارم حال پروازی هم نیست
فرشته ای دو بالش سوخته بود بالی نداشت طفلکی هی به فرشته های دیگه نگاه می کرد می گفت فرشته ی بدون بالش فرشته اس گل بدون گلبرگ ش گله آخه اسمون رو ببین کلاغه بهم می گه بی عرضه تو که بال نداری به خودت می گی فر شته اسمون بارونی نشو چون رو زمین بارون حال نمی ده رنگین کمونش صفایی نداره خورشید دیدی نفرینت گرفت کرک و پرم ریخت ماه سفید دیدی نتونستم با بالم نازت کنم دورت بچرخم ستارهها شما رو شب بهم فرو خته بود تادوردست ها پرواز کنم جلوی رام چاله نباشه یا آگه باشه پر از آب خیس و کثیف نشم با هواپیمای آهنی تصادف نکنم ضربه مغزی نشم من مگه تو اسمونا خونه نداشتم چرا الان این قدر از خونه ام دور م پروانه دلش سوخت و گفت آهای پری کو چولو یه فرشته امروز به دنیا اومده برو پیش آون شاید به خاطرش خدا تو رو بخشید بگو خدای به دو تا به بال این فرشته به من هم دو تا بال بده اره فرشته رفت یه کوچولو توی گهواره اش می خندید خنده اش قندی توی دل آدم باقی نمی ذاشت چه بابا و مامانی داشت مثل قاصدک قشنگ بودن خدا به خاطر این بچه فرشته رو بخشید فرشته یهو دید بال داره ولی چه فایده که دلش رفته گونه ی بچه رو با بالش ناز کرد و گفت اسمت چیه تو کی هستی که خدا این قدر دوستت داره همه اونایی که اونجا بودن چه بی جون و چه با جون گفتن حسین 😇😇😇یاحسین من هم یه آدم فرشته نیستم ولی تو به من بال پرواز می دی تا حرمت بیام خسته نشم مثل کبوتر توی بارونی حرمت پرواز کنم هی هی بچرخم بچرخم تا توی قلب مهربونت جا بشم امروز روز تولدت به خدا بگو مثل بچگی آیم که به خاطر من به آون فرشته بال دادی به این آدم عشق باباش امام زمان رو بده
- ۹۵/۰۲/۲۱