دردل دخترک با عشقش خدا...
خدایا چه قدر این لباس بهمون می یاد از همه فرهنگا این جا هستن همه خوشحالن می خوایم بریم رمی جمرات جای دوستام خالیه اگه این جا بودن کلی اذیت می کردیم چه قدر دلم براشون تنگ شده دیروز رفتن مدرسه این اولین سالیه که با هاشون نیستم خدایا خیلی خوشحالم که خونه ی تو رو دیدم خدا جون نمی تونم از این جا دل بکنم نمی شه این جا بمونم خداجون این جا نماز هامو بهتر می خونم خدا جون این جا بهت نزدیکترم خدا جون اگه برگردم اخه ازت دور می شم تونزدیکی اما من خودم ازت دور می کنم ای کاش این جا که بودم یهو امام زمان ظهور می کرد اخ جون باهاشون پیمان می بستم اه چرا این عقبیا دارن هل می دن خانوم اقا دارم له می شم وای اخ کمک افتادم زمین اخ دستم دارم خفه می شم یه کی به من کمک کنه خدایا کمک...دخترک زیر دست و پا له می شه خروار ها ادم روش می افتن کسی صداش رو نمی شنوه مظلومانه داره نفسای اخرش رو می کشه و پدر و مادرش دنبالش می گردن هی از خدا می خوان زنده باشه چی شد چرا این جوری شد چرا یهو راه رو بستن به فکر این جمعیت زیاد نبودن ولی خب دختر به ارزو ش رسید پیش خدا موند و عربستان هم به ارزوش رسید ادم کشت...
- ۹۴/۰۷/۰۳