دوستش دارم یا ندارم
سلام گفتم سلام جوابش واجبه نیست خب نیست که نمی دی بهت می گفتم بابا برام عزیز بودی قسمت برام حرمت داشت هیچ کس ندونه تو که می دونی چه قدر دلم رو بند زدم بار اخر بند زن به دلم نگاه کرد و گفت کاری از من بر نمی یاد هیچ وخت این قدر بند نزدم .نجار گفته که حتی اگه رجب علی خیاط هم بیاد دیگه برای دلت در نمی سازم اوج وخامته دل شکسته ای که در نداره هر ادم دزدی می یاد بعدش برای خودش یه مدت محبت من ساده رو می دزده و بعد غیبش می زنه خنده یکی از صفاتش اینه که دشمن رو ناخوش و ناراحت می کنه ولی مدتیه چهره ی من برای اونا حکم کارت دعوت عروسی خودشون رو داره همین یه ماه پیش بود که توی زنگ تفریح بحث به جا های باریک کشیده شد نمی خواد بپرسی خودم برات تعریف می کنم دوستم گفت الان می خوام گریه ات رو دربیارم بهش گفتم هیچ کس نمی تونه این کار بکنه ولی گفت مگه تو امام زمان رو دوست نداری که من امپرم صد ولت شد و به ته عصبانیت چسبید که داد کشیدم نباید بحث رو به این جا می کشوندی محکم دستام رو گرفت و بهم گفت به من نگاه کن نگاش نکردم خودمو از بغلش رها کردم و گفتم دیگه دوستش ندارم خیلی جلوی خودمو گرفتم که گریه نکنم ولی هنوزه که هنوزه نمی دونم بهش راست گفتم من دوستت دارم یا نه
- ۹۵/۰۲/۱۲