سیب سرخ سفید برفی
مسموم شدم به من سیب سرخ سفید برفی رو دادن این بار خود سفید برفی خودش سیب رو به من داد گفت بخورش با هاش به عشق واقعی ایت می رسی مدت هاست که جلوی در خونه ی سفید برفی پلاسم بهش می گم اگه عشق واقعی ایم این هاست ترجیح می دم یه غار نشین باشم و از کل ادمای این دنیا دور باشم سفید برفی چرا جواب من رو نمی دی چرا حال خوب گذشته ام رو ندارم حیای من رو پس بده من نجابتم رو می خوام ای کلاه بردار تو گفتی ازاد باش اما من اسیر غم شدم قبلا که بیشتر ازاد بودم من دوباره می خوام ازاد باشم بیا این سیب و این ازادی مال خودت من عذاب وجدان نداشتم از خود واقعی ایم دور نبودم من خودم بودم به راحتی قدم می زدم و ترسی از نگاه و حرف های مردم نداشتم ولی الان نوکر عطر مارک برند هزارتا چیز دیگه هستم تا شبیه کسایی بشم که به نظر باهاش راحت هستن و خوشبختن یادم رفته بود که اینا جلوی دوربین خوشحالن وگرنه که خبر اعتیادشون سوژه ی خبرنگارای فضول نمی شد می دونی که ادمایی که با زندگی مشکل دارن و ازش لذت نمی برن معتاد می شن به من بگو منی که خودم رو پشت کرم لباس ارایش قایم کردم پس کی صورت واقعی خودم رو با اعتماد به نفس و ازادی تموم نشون بدم و بگم این منم جوون مرد ,سفید برفی نکنه که مثل زیبای خفته خودت رو به خواب زدی البته زیبای خفته واقعا خوابیده بود ووووووو........................
- ۹۴/۰۵/۱۴