می شود به مجنون گفت مجنون نباش
سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۵۸ ب.ظ
آقا جان می شود به مجنون گفت مجنون نباش ,می شود به لیلی گفت لیلای مجنون نباش ,می شود به فرهاد گفت در عشق اسطوره ذو النون نباش, می شود به شیرین گفت با وجود فرهادکوه کن چشم انتظار به خسرو داغون نداشته نباش ,می شود نام عشق را از سرشت آن ها پاک و بسته کرد ,می شود خیال خام فرهاد را پخته کرد ,می شود دل از دشت لاله برید ,می شود آواز را بی ناله خواند ,می شود گونه های یتیم ما پر از سرخی سیلی باشد ,می شو د این دنیا بهر بازی رنگ نیلی به صورت ما بپاشد اقا جان نمی شود در این روزگار یوسف باشیم ,نمی شود صبر ایوب را پس از طوفان صاحب باشیم ,نمی شود ما از فراق تو با لنز های رنگی گریه کنیم ,نمی شود مانند یعقوب از چشم های بینا و نازک نارنجی دل برید ,نمی شود شب یلدا از هندوانه و پرتقال و نارنگی دست برید ,نمی شود مانند حافظ از باد صبا خواست از شهر ما بوی کهنگی را ببرد ,نمی شود آهو در کمند تو باشیم ,نمی شود در این ره تو ضامن نشوی ,نمی شود به دعوت ما نه نگویی ,نمی شود تو در این ماه میهمان این ره باشی

- ۹۴/۰۴/۰۲