همین جوری با یه مرده کار دارم
بزرگ ترین غم نامه ی های دنیا با مردن بوده یه جدایی بی رحم بین دو نفر هر نویسنده ای هم بخواد کاری کنه که اشک خواننده اش همچنان سرزیر باشه از این روش زیرکانه استفاده می کنه یکی از سوگلی های ابزار نوشتنه دو نفر یکی مسافر زمین و دیگری مسافر اسمان یکی در سفره غریب و بی چاره به رهگذری در کره زمین بی حوصله سرش گرمه اون یکی می گه اخیش هیچ جا خونه ی ادم نمی شه رسیده دیگه در گذر سفر و مسافرت نیست قبلا هم دیگه رو می فهمیدن تا حدودی چون توی یه دنیا بودن ولی الان یکی زمین و یکی اسمون زمینیه یادش هست چون جز قبر اون اسمونیه اوقات فراغت دیگه ای پنج شنبه و جعمه ها نداره اسمونیه اگه تو بهشته دلش با ارزو هایی که در قعر یک ثانیه بر اورده می شه ملتهبه و گرمه ولی اگه جهنمی باشه تاوان اعمالش رو یکی یکی بدهی می ده هیچ کس نفهمیده ایا اونایی که می میرن به یاد زنده هایی که هنوز عمرشون به این دنیا هست هستن خوب حالا اره هستن ولی اگه یه ادمی مثل من بخواد مثلا نویسنده ی شازده کوچولو رو هرشب تو خواب بینه این هزار و یک شب پیش کش فقط یه شب می خوام ازش بپرسم گل سرخ شازده کوچولو چی شد چون نمی دونم جواب طفلک درونم رو چی بدم
- ۹۵/۰۱/۰۸