چه زیباست نام تو ای شب قدر

خدایا امشب با فرشته هات برام مهمونی گرفتی قراره امشب در مورد اینده ام با هاشون حرف بزنی مهمونی ایت تا خود صبحه ولی من بیچاره تا خود صبح خوابم با این که می دونم در مورد اینده ی منه ولی نمی یام ولی خوابم اه خدایا می دونم تعجب  کردی خودم هم خیلی دوس داشتم ولی مثل پارسال کسی همراهیم نمی کنه با من نمی یاد که با هم بریم مهمونی من باید توی اتاق تنگ وتاریکم باشم هر چی هم می گم امشب شما هم دعوتین قرار ه در مورد اینده ی شما توی این مهمونی حرفم بزنن اما گوش نمی کنن حال بچه ای رو دارم که پدر ومادرش بهش اجازه نمی دن بره مهمونی دوستش . خدایا دوست خوبم  امشب شبه قدره من باید قدر ش رو دونست اما من نتونستم ببخشید دوسی جون شاید نتونم بیام