درست به چهر ه ش نگاه کن شاید یه جا دیدیش و از ترس چهره ی زشتش پریدی توی بغل مادرت , درسته موهای بور و چشمای ابی فلان بازیگر رو نداره این انصاف نیست که فقط یه بار بهش نگاه کنی شاید به دلت بشینه خدا رو چی دیدی از اون بازیگره هم به نظرت خوش تیب تر اومد شاید بگی خدایا تو معرکه ای این چهره چه قدر قشنگه وای یادت می ره که کجایی تو می فهمی که قانون فیزیک زیبایی چهره ها چرت وپرته الان باید گفت قانون دلو عشقه اون وقت به خودت افتخار می کنی می گی خد ایا من بالاخره تنونستم یه پله بالا برم چشمام دیگه خوب شده می تونم ببینم که توی وجود این مرد یه منظره قشنگه یه دریاچه و با چند تا قو یه نیمکت پر از آدمه اما تو ی پارک این شهر نیمکت ها خالین یا فقط دو تا ظرفیت دارن من رو صدا می کنن که برم بیش اونها بشینم باورم نمی شه که من رو به راحتی بین جمع خودشون راه دادن آخه من یه غریبم این جا پر ازبید مجنونه برای بوییدن بها ر نارنج به من شلاق قضاوت نمی زنن به من نمی گن تورو چه به بهار نارنج عاشقی خلاصه بهار نارنج عاشقی این جا اصله چینی نیست .حالا که حرفات تموم شده و سفرت هم تموم شده بذار مسافر یه چیزی بهت بگم این آقا توی جنگ خون و عشق ترکش خورده توی صورتش و برای دید ن چهره ی قشنگ خودش توی آینه باید خواب باشه اگه یه روزی توی خیابون یا هر جایی دیدیش از ش نترس چون یه شهر قشنگ توی وجودش هست ازش نترس چشمات رو به دیدن این شهر دعوت کن و خواهش می کنم اگه ترسیدی ترست رو بروز نده چون ناراحت می شه اون هم حق داره زیر آسمون خدا قدم بزنه یه اعترافی کنم وقتی برای اولین بار دیدمش ترسیدم ولی وقتی فهمیدم چی کار کرده ازش نترسیدم و سعی کردم دیدن چهره اش برام یه عادت بشه با خودم گفتم آخه به چه قیمتی زیبایش رو داد و یه عمر زشت شد به قیمت پوشیدن لباس های ناهنجار من برای مد روز بودن و زیبایی ,به قیمت آرایش غلیظ من توی خیابون ,به قیمت ابرو برداشتن بعضی از آقایون .اهل نصیحت نیستم هر کس باور های خودشو داره هنوز خیلی کوچیکم بفهمم چرا رفتن و از همه چیزشون گذشتن ولی قضاوت با شما این قهرمان به علت این که بعضی ها ازش می ترسن بعضی ها مسخر ه اش می کنن خونه نشین شده آی آدمای امروزی که خودمم هم جز شما هستم این کارهایی که بعضی هامون با ایشون می کنیم واقعا امروزیه شما این چهره رو ببینین قضاوت با شما