/ پدر مرا پدرانه بخوان /

این است فریاد ما، این است آرزوی ما، صلح در تمام دنیا.

/ پدر مرا پدرانه بخوان /

این است فریاد ما، این است آرزوی ما، صلح در تمام دنیا.

/ پدر مرا پدرانه بخوان /

سلام بازدیده کننده ی عزیز این نویسنده دیگه نمی نویسه یه جورایی به قول خواجه امیری سلام اخر امروز 18مرداد 95اخرین روزه برام سخته دارم با یه ادم خداحافظی می کنم چون که باید برم نپرسین چرا باید رفت دیگه دلیل نمی خواد این وب سر به اینترنتی منه من که ولش کردم شما با خوندنش به نویسنده اش لطف می کنین به وبی که می تونست 5 ساله بشه ولی الان 482 روز عمر داره در اینده رو نمی دونم خودم همیشه از این وبای خاک خورده می ترسیدم دنیا گوش شنوایی داره عقده ایی هم هست از هر چی ترسیدم سرم اورد خواهشی دارم بقیه مطالب رو هم بخونین نذارین این وب بیشتر از ا ین خاک بخوره وبی که شاید صاحبش برای همیشه فراموشش کنه با این وب در یک کلام تنهایی هامو شادی هامو دوست داشتن هامو سهیم شدم این وب مثل یه دوست باهام بود وقتی که ادما سال 94 همه یه جورایی پرتم کرده بودن دور :):) گاهی انسان بودن گناه بزرگیست. اکنون که میدانم بخاطر کمک کردن به کودکی بیگناه که بازیچه جنگ و خشونت شده است فردا قبل از طلوع آفتاب مرا بدستان خداوند می سپارند. میدانم که انسانیت هرگز نمیمیرد ولی بدانید که گاهی انسانیت گناه بزرگیست:):)

۳۸ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

بابا یی دیگه برم بخوابم که دیر شده می دونی سخت ترین مریضی دنیا اینه که تو بین این همه خروپف بیدار باشی و چی بهش می گن ضد خواب یادم نمی یاد به هر حال به قول دموقراضه هرچه کم تر بدونی کر و کورتر باشی مدالات بیشتره سانتافه ات بیشتر می ره و به هر جال همه جا امن و امانه بابایی خسته شدم نه اون جور که می گن خوابم می یاد فقط همین بابایی فردا ساعت چند بیدار بشم دعا کن 10 چون بدبخت می شم چند روزه که خرس قطبی هم از نحوه ی خواب من خجالت زده شده رکورد دار شدم به هر حال باز هم پر سوال کی می یای امیدی به به این زمین تنها سیاره شهروند دار حیات هست یا هر جور شده یه بلیط بدون برگشت به عطارد خدایا از بس جنگ دیدم یه پا سرباز شدم پسه این همه جنگ یه بار هم به صلح بها بدیم بابایی تا جمعه فعلا شایدهم اومدم معلوم نیست

  • جوون مرد ...

بابا با سلام هنوز اماده باش خوابم نمی یاد شاید هیجان زده ام می بینی حتی خودم هم نمی دونم چی ام شده خوابم نمی یاد  فکر کنم تا 1 بخوابم وااای خدا چم شده نمی دونم شاید هم صحبت می خوام از اون خواستنی های بچه گانه بابایی خوش به حالت هر جا می خوای می ری مثلا چشمات رو می بندی می ری فرانسه پریروز چه روز بدی بود کامیونی که ادم درو کرد بابایی نم خواستم به این فکر کنم ولی اگه توی اون جشن یه زوج با بچه شون خوشحال و شاد در بین مردم قدم می زنن بعدش تراژدی قرن بیست یک یه کامیون له شون کنه بابا تکلیف اون بچه که برای اولین بار به این جشن اومده بود چی می شه بابا صدامو می شنوی به قول یه دوست مجازی الهام از بادبادک باز همه چی از دروغ شروع شد شاید یه عده ادم به دروغ فکر کردن هیچ و پوچن یا از همه بهترن اصلا فرعون روی زمینن حق دارن که ادم بکشن حتما حق دارن کسی رو از زندگی محروم کنن اما حقیقت چیه به این دنیا اومدیم تا باهم باشیم ولی با هم بودن یعنی چی راستش نمی دونم می دونی بابا ای کاش می شد که با یه گیتار همه چی رو حل کرد یعنی من یه اهنگ بزنم همه اغوا بشن یه روز بشه روز جهانی انسانیت اخ قلبم چه شود داعش هرچی خوبی رو به گردن بگیره نه بمب و ترور به احترام همه ی کشته شدگان یه گوشه قلبم رو برای یادشون خالی کردم روحشون قرین ارامش باد امشب توی خوابم حواسم باشه که هیچی بقیه اش رو باید خورد

  • جوون مرد ...

بابایی سلام ساعت حدودا سه و نیم من هنوز بیدار و یک ادم مسواک نزده ی شب زنده دار قافیه رو فیض بردی بیدار شب زنده دار نه باید گفت سجع چون این یه متنه به هر حال پرم از چیزای خوب بابایی دعا کن فردا صبح زود بیدار بشم من چه قدر بی خیالم مثلا قراره ...بشم دل مامان و بابا از همه مهمتر خودمو خوش کنم فردا باید درس بخونم امروز بد نبود چنان کتابای درسی ایم رو می خوندم که انگار قراره با خوندنشون پول پارو کنم بابایی متاسفانه واقعا گم شدم از بس که کسی به اسم داداش گفت گم شو واقعا شدم بابایی 18 سالگی واقعا سن بدیه 18 یعنی قانون نداشتن ها قانون جاذبه وارونه همش احساس می کنم نمی تونم بنویسم شدم یه جوحه کلاغ متقلب بی سواد بابایی دیروز فهمیدم قوی به دنیا اومدم من شجاع هستم نباید از هیچی بترسم تو توی این راه پشتم باش بخشید کم باهات حرف می زنم الان ساعت حدودا می خواد 4 بشه و من جغدی که صحنه شکار می کنم به هرحال دلم برای سادگی تنگ شده هرچی می رم می بینم یا نباید صاف و ساده بود یا باید سکوت کرد در غین های دروغ نمی دانم شاید اگر دروغ را اشتباه می نوشتم هیچ حقیقتی  تنها نبود اگر انار ترک خورده ایی باشم یا نه یک عدد شیشهی غیر دودی با خدا تنها می شدم چون وقتی تنهایم خودم هستم نه معلم اخلاق نه مقلد نادان

  • جوون مرد ...

می خوام  شاد باشم می خوام صد و پنج اه سال عمر کنم ابن شاد بودن باعث می شه در برابر همهی مشکلات وایستم و تسلیم نشم

  • جوون مرد ...
  • جوون مرد ...


عروسک هایت چند بسکتبالیست ولی راستش قهرمان نمی توانم از  مرد دردمند و سربلند ی که توپ ها را گل می کرد باعث افتخار بود عروسک بخرم در سرزمین ما افتخارها زود فراموش می شوند قدرت زورش می چربد ولی با این حال باز هم برای ما قهرمانی روحت شاد و یادت ماندگار است در دل ادم  هایی که شاید کمی قدرت و سیاست بلد نیستند تو گم نامی بگذار نامت را صدا  نزنم چون نامت را هم به یاد ندارم در سرزمین ما گم نام های زیادی وجود دارد بقول خودشان تمام اجر ها در گم نامی ایست نگران نباش حکومت الهی خدا عادل است فراموش کار نیست به سان حکومت الهی ما قد رشیدت را خا ک کردند قبر کن ماشاالله گفت اما ندانست قبر یک بسکتابالیست را می کند راستی توپت را با خودت نبردی نترس ان دنیا قدر ورزشکار هایشان را می دانند می دانی  توپ بسکتبال با فوتبال تفاوتی ندارد اما چرا تازه بزرگتر و سنگین تر هم است فکر کنم ترازوهایمان کمی زیرمیزی می خواهد تا عدد را درست نشان دهد می دانی در این دنیا کسی از بلند قامتان اسمان بلد حمایت نمی کند شاید در ان دنیا وضع فرق کند

  • جوون مرد ...