/ پدر مرا پدرانه بخوان /

این است فریاد ما، این است آرزوی ما، صلح در تمام دنیا.

/ پدر مرا پدرانه بخوان /

این است فریاد ما، این است آرزوی ما، صلح در تمام دنیا.

/ پدر مرا پدرانه بخوان /

سلام بازدیده کننده ی عزیز این نویسنده دیگه نمی نویسه یه جورایی به قول خواجه امیری سلام اخر امروز 18مرداد 95اخرین روزه برام سخته دارم با یه ادم خداحافظی می کنم چون که باید برم نپرسین چرا باید رفت دیگه دلیل نمی خواد این وب سر به اینترنتی منه من که ولش کردم شما با خوندنش به نویسنده اش لطف می کنین به وبی که می تونست 5 ساله بشه ولی الان 482 روز عمر داره در اینده رو نمی دونم خودم همیشه از این وبای خاک خورده می ترسیدم دنیا گوش شنوایی داره عقده ایی هم هست از هر چی ترسیدم سرم اورد خواهشی دارم بقیه مطالب رو هم بخونین نذارین این وب بیشتر از ا ین خاک بخوره وبی که شاید صاحبش برای همیشه فراموشش کنه با این وب در یک کلام تنهایی هامو شادی هامو دوست داشتن هامو سهیم شدم این وب مثل یه دوست باهام بود وقتی که ادما سال 94 همه یه جورایی پرتم کرده بودن دور :):) گاهی انسان بودن گناه بزرگیست. اکنون که میدانم بخاطر کمک کردن به کودکی بیگناه که بازیچه جنگ و خشونت شده است فردا قبل از طلوع آفتاب مرا بدستان خداوند می سپارند. میدانم که انسانیت هرگز نمیمیرد ولی بدانید که گاهی انسانیت گناه بزرگیست:):)

خوشبختی صددر صدی با درنا کاغذ

سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ب.ظ

برای کسانی می نویسم که افسانه ی هزار درنا را خرافات می پندارند چون خاطرشان برایم عزیز است حق دارند تا کردن چند تکه کاغذ خوشبختی نمی اورد چه بسا بدبختی داشته باشد تا خوشبختی چون تو حداقل 2 دقیقه از عمر عزیزت را صرف درست کردنش می کنی در ان 120 ثانیه می توانستی 2تا    از 135 نکته ی اعتماد به نفس را از بر کنی ولی درنا نماد خوشبختی ایست نه خود خوشبختی چرا که ساختنش به تو خوشبختی را می اموزد تو می توانی با هر کاغذی درنا بسازی همان طور که می توانی با یک پای نداشته خوشبخت باشی  من یک شب تا صبح بیدار ماندم تا مراحل چندگانه ی در نا یا به تعبیر درستتر هفت خوان این نیم وجب کاغذ را بگذرا نم چه لذتی داشت وقتی که اولین درنا را بدون هیچ خم به ابرو اوردن ساختم بله برای خوشبختی باید زحمت کشید از خیلی چیز ها گذشت نباید نا امید شد چون اگر منی که باشم نا امید می شدم نمی توانستم  اولین درنا یم را بسازم و بر روی بالش بنویسم اولین درنا تا خودت درست نکنی نمی فهمی چه می گویم سخت بود ان هم برای منی که در طول عمرم نمره ام در کا ردستی های مدرسه باید صفر می شد با هزار تقلب و نیرنگ 18 می شدم و حال خون اشا می را تصور کن که برای خوردن اهوی خوشبختی لای نرده های بدبختی به دام افتاده  بار ها نا امید می شدم اما فکر کردن به این که داشتن یک درنای ناقص بهتر از کاغذهای مچاله شده است دستانم را چابک تر و ذهنم را به مراحل دقیقتر می کرد  به شیرینی جات خیالم می خندیدم گاهی خوشبختی اسان بدست می اید گاهی سخت به قول اسطوره ی مو بور قلبم گاهی خوشبختی در یک مشت اب یا ستاره های اسمان است

  • ۹۵/۰۴/۲۹
  • جوون مرد ...